همه چیز در مورد مالیات های تکلیفی

مالیات تکلیفی چیست و تخلف از آن چه پیامدهایی دارد؟

 

سلام همراهان همیشگی داریا بهروش

بسیار اتفاق افتاده که مأموران مالیاتی با رسیدگی به دفاتر و اسناد، به دلیل انجام ندادنِ تکالیف مربوط به مالیات تکلیفی، با استناد به ماده 199، جریمه‌­های سنگینی را نسبت به مؤدی اعمال کرده­‌اند. حتی از سال 94، عدم رعایت مقررات مالیات تکلیفی، جرم مالیاتی محسوب می­‌شود؛ بنابراین اگر کارفرما یا حسابدار هستید و نمی‌­خواهید در دام جریمه‌­های سنگینِ مالیات­‌های تکلیفی بیافتید یا پایتان به دادگاه باز شود، به شما پیشنهاد می­‌کنیم این متن را بخوانید.

حتماً می­‌دانید که متن قوانین مالیاتی، تکالیف متعددی بر عهده مشمولین گذاشته است ولی آیا همه این‌­ها مالیات تکلیفی محسوب می­‌شوند؟ اگر نه، تفاوت این تکالیف با مالیات­‌های تکلیفی در چیست؟
پاسخ این است که اگرچه رعایت مقررات مالیات تکلیفی، خودش یک تکلیف مالیاتی است ولی هر تکلیفی که در قوانین مالیاتی آمده است لزوماً مالیات تکلیفی نیست بلکه مالیات تکلیفی، آن دسته‌­ای از مالیات­‌هاست که تکلیف کسر و پرداخت آن‌­ها به اداره امور مالیاتی، بر عهده شخصی غیر از پرداخت­ کننده اصلی است.

بگذارید با مثال برایتان توضیح دهیم:

مثال : احتمالاً شنیده‌اید که مالیات حقوق، مالیاتی تکلیفی است. در مالیات حقوق، مالیات از حقوقِ کارمندان و کارگرانی که در خدمت شخص دیگری کار می‌کنند (کارفرما) گرفته می‌شود؛ بنابراین، پرداخت‌کننده اصلی (مؤدی) مالیات، کارمند یا کارگر است و نه کارفرما امّا قانون مالیات‌های مستقیم در ماده 86، تکلیف کسر و پرداخت مالیاتِ حقوقِ کارمندان و کارگران را بر عهده کارفرما گذاشته است؛ در واقع مثل این است که کارفرما، نماینده یا واسطه سازمان امور مالیاتی در کسرِ مالیات و پرداخت به سازمان است. پس چون در اینجا، تکلیف کسر و پرداخت مالیات به اداره امور مالیاتی بر عهده شخصی غیر از پرداخت‌کننده اصلی است، به آن مالیات تکلیفی می‌گویند. حال اگر همین کارفرما، مالیات درآمدهای خودش را بپردازد، در واقع مالیات بر درآمد خود را پرداخت کرده است و نه مالیات تکلیفی.

مثال : تبصره 9 ماده 53 قانون مالیات‌های مستقیم اشخاص حقوقی که محل فعالیت خود را اجاره کرده‌اند را مکلف کرده، مالیات بر درآمد اجاره را «از مال‌الاجاره‌هایی که پرداخت می‌کنند کسر و تا پایان ماه بعد، به اداره امور مالیاتی محلِ وقوع ملک پرداخت و رسید آن را به موجر تسلیم نمایند».

فرض کنید آقای رودکی یک واحد اداری را به مؤسسه گردشگری سامان (شخص حقوقی) اجاره داده است. در این‌صورت طبق قانون، باید مالیات درآمدی که از اجاره کسب می‌کند را پرداخت نماید. با این‌که این آقای رودکی‌ست که مالیات اجاره را پرداخت می‌کند اما تبصره 9 بالا گفته است، تکلیف شرکت است که قبل از پرداخت اجاره‌بها به آقای رودکی، سهم مالیاتی که آقای رودکی باید بپردازد را محاسبه، کسر و به اداره امور مالیاتیِ محل، پرداخت کند، در واقع در اینجا مؤسسه گردشگری، نماینده اداره مالیاتی در کسر و پرداخت مالیاتِ آقای رودکی است. دُرُست مثل اینکه آقای رودکی، مالیات بر درآمد اجاره خود را پرداخت کرده است؛ بنابراین در این مثال پرداخت‌کننده اصلیِ مالیاتِ اجاره، موجر (آقای رودکی) است ولی تکلیف کسر و پرداخت مالیات به اداره امور مالیاتی بر عهده شخصی غیر از پرداخت‌کننده اصلی (مؤسسه گردشگری سامان) است.

برای توضیح بیشتر فرض کنید همین مؤسسه سامان، دارای 20 کارگر است و مؤسسه محل فعالیت خود را از آقای رودکی اجاره کرده است؛ در این فرض، مؤسسه سامان حداقل 3 نوع مالیات را باید پرداخت کند:

1. مالیات درآمد ناشی از فعالیت‌های خود،

2. مالیات حقوق کارگران

 3. مالیات بر اجاره پرداختی به موجر.

از بین این سه مالیات، مورد اول مالیات تکلیفی محسوب نمی‌شود چون در اینجا مؤسسه، مالیات درآمدی که از فعالیت خود به دست آورده است را باید پرداخت نماید و مالیاتی که پرداخت می‌نماید، مالیات شخص دیگر نیست.

موارد دوم و سوم اما مالیات تکلیفی محسوب می‌شوند زیرا مؤسسه سامان، مالیات حقوق کارگران و مالیات بر درآمدِ آقای رودکی را به نمایندگی از اداره امور مالیاتی، از درآمد آن‌ها کسر و به اداره مالیاتی پرداخت می‌نماید.

 

 انواع مالیات‌های تکلیفی کدام‌ها هستند؟


در زیر برخی از مالیات‌های تکلیفی که در قانون مالیات‌های مستقیم یا قانون مالیات بر ارزش افزوده آمده است را معرفی می‌کنیم اما همه مالیات‌های تکلیفی به موارد زیر محدود نیست. قاعده‌ای که باید به یاد داشته باشید این است که هر جا مشاهده نمودید تکلیف کسر و ایصال مالیات بر عهده شخصی غیر از پرداخت‌کننده اصلی (مؤدی) مالیات است، بدانید که با مالیات تکلیفی مواجه‌اید، حالا فرقی نمی‌کند در قانون مالیات‌های مستقیم با چنین قاعده‌ای مواجه شوید یا در هر قانون دیگری؛ مهم این است که در مالیات تکلیفی، تکلیف کسر و پرداخت مالیات بر عهده شخصی غیر از مؤدی اصلی است. (اگر این ملاک یادتان باشد، خودتان قدرت تشخیص مالیات تکلیفی را خواهید یافت). تا قبل از اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم، ماده 104 بارزترین مثال مالیات تکلیفی بود اما با اصلاح قانون، ماده 104 و مقررات گسترده آن حذف شد.

برخی از مالیات‌های تکلیفی عبارت‌اند از:

مالیات بر درآمد اجاره املاک (تبصره 9 ماده 53 ق.م.م)
مالیات بر درآمد حقوق (ماده 86 ق.م.م و تبصره‌های آن)
مالیات بر درآمد مضاربه (ماده 102 ق.م.م)
مالیات بر درآمد حق‌الوکاله (تبصره 2 ماده 103 ق.م.م)
مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی و حقوقی خارجیِ مقیم خارج از ایران (ماده 107 ق.م.م)
مالیات بر درآمد بیمه‌گر اتّکایی خارجی (تبصره 5 ماده 109 ق.م.م)
مالیات بر نقل و انتقال سهام (تبصره 1 ماده 143 ق.م.م)
مالیات بر درآمد حق واگذاری محل (تبصره 2 ماده 187 ق.م.م)
مالیات ارزش افزوده و واردات کالا (ماده 20 قانون مالیات بر ارزش افزوده و تبصره 1 آن)
اگر می‌خواهید مفهوم مالیات تکلیفی در ذهن شما کاملاً تثبیت شود به مواد یادشده مراجعه و آن‌ها را مرور کنید.

 حال سؤال این است که پیامدهای تخلف از عمل به مقررات مالیات تکلیفی چیست و چه مسئولیت یا جریمه‌ای در انتظار متخلف است؟


مواد 199 و بند 4 ماده 274 ق.م.م. پاسخ این سؤال را به ما داده‌اند. ماده 199 ق.م.م می‌گوید: «هر شخص حقیقی یا حقوقی که به موجب مقررات این قانون مکلف به کسر و ایصال مالیات مودیان دیگر است در صورت تخلف از انجام وظایف مقرره، علاوه بر مسؤلیتِ تضامنی که با مؤدی در پرداخت مالیات خواهد داشت، مشمول جریمه‌ای معادل ده درصد مالیات پرداخت نشده در موعد مقرر و دو و نیم‌درصد مالیات به ازای هر ماه نسبت به مدت تأخیر از سررسید پرداخت، خواهد بود.

چنانچه مالیات توسط دریافت‌کننده وجوه پرداخت شود، دراین‌صورت جریمه دو و نیم درصد موضوع این ماده تا تاریخ پرداخت مالیات توسط مؤدی مزبور از مکلفین به کسر و ایصال مالیات، مطالبه و وصول خواهد شد».

در ماده 274 ق.م.م هم این چنین آمده که: «موارد زیر جرم مالیاتی محسوب می‌شود و مرتکب یا مرتکبان حسب مورد، به مجازات‌های درجه شش محکوم می‌گردند

عدم انجام تکالیف قانونی مربوط به مالیات‌های مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده در رابطه با وصول یا کسر مالیات مودیان دیگر و ایصال آن به سازمان امور مالیاتی در مواعد قانونی تعیین‌شده»

بنابراین با توجه به دو ماده بالا، هر شخصی که از انجام تکالیف مربوط به مالیات تکلیفی خودداری کند:

اولاً: در پرداخت آن میزان مالیاتی که از کسر و پرداخت آن به اداره امور مالیاتی خودداری کرده است، با پرداخت‌کننده اصلی، مسئولیت تضامنی دارد؛ یعنی اداره امور مالیاتی برای دریافت تمام مالیات، هم می‌تواند به مؤدی اصلی و هم به شخصی که مکلف به کسر و پرداخت مالیات از طرف مؤدی اصلی بوده (متخلف)، رجوع کند و متخلف نمی‌تواند به بهانه اینکه، پرداخت‌کننده اصلی، شخص دیگری است از پرداخت مالیات خودداری کند.

ثانیاً: 10% مالیات پرداخت نشده در موعد مقرر را باید به‌عنوان جریمه پرداخت کند. فرض کنید در مثال 1 (که در بالا گفته شد)، مالیات حقوق اردیبهشت ماه یک کارمند، 300.000 تومان باشد و کارفرما نیز از کسر و پرداخت آن تا پایان ماه بعد از پرداخت حقوق (ماده 86)، خودداری کرده باشد، در این‌صورت همین که این مهلت به پایان رسید، متخلف (در اینجا کارفرما) باید 10% از 300.000 (مالیات پرداخت‌نشده) را به عنوان جریمه بپردازد.

ثالثاً: در مثال بالا، پس از گذشت یک ماه و علاوه بر تعلق جریمه 10%، به ازای هر ماه تأخیر در پرداخت مالیات تکلیفی، 2.5% مالیات پرداخت نشده، باز هم به‌عنوان جریمه باید پرداخت شود (حالا تصور کنید اگر تعداد کارمندان یا کارگران یک مؤسسه بالا باشد، جریمه تخلف از پرداختِ مالیات یک یا چند ماه یا سال، چقدر زیاد می‌تواند باشد).

رابعاً و از همه مهم‌تر: بند 4 ماده 274 ق.م.م، تخلف از پرداخت مالیات تکلیفی را جرم دانسته و مجازات‌های تعزیری درجه 6 را برای متخلف در نظر گرفته است. 

طبق ماده 19 قانون مجازات اسلامی، مجازات‌های درجه 6:
«-حبسِ بیش از شش ماه تا دو سال؛
– جزای نقدیِ بیش از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا هشتاد میلیون (80.000.000) ریال؛
– شلاق از سی‌ویک تا هفتادوچهار ضربه و تا نودونه ضربه در جرائم مُنافیِ عفّت؛
– محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از شش ماه تا پنج سال؛
– انتشار حکم قطعی در رسانه‌ها؛
– ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی، حداکثر تا مدت پنج سال؛
– ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی، حداکثر تا مدت پنج سال؛
– ممنوعیت از اِصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی، حداکثر تا مدت پنج سال».